نکته ها و مفاهیم درسهایی ازشیمی پایه
 
 
طرح و ارایه درس ها و تمرینات وسئوالات امتحانی و کنکور و ازمایشهای شیمی ومطالب مختلف دیگر
 
چند جمله ی ادبی شیمیایی

● اکسیژن رفیق نابابی است. همنشینی با او سرانجامی جز خاکستر و دود شدن در هوا ندارد.

آب، واقعاً ماده ی شگفت انگیز است. اگر آب نبود هیچ بنده ی پشیمانی بر گذشته ی بد خود نمی گریست، مروارید اشک بر گونه ی هیچ بنده ی سحرخیزی نمی غلتید، بر پیشانی هیچ گناهکاری عرق شرم نمی نشست، هنگامی که پس از سالها دوری، به عزیزی می رسیدیم، نمی توانستیم اشک شوق بریزیم و اگر کار نادرستی از ما سر می زد، نمی دانستیم از خجالت، چه بشویم ...
● هر چه اندازه ی مولکول در هیدروکربنها بیشتر می شود بهتر و قویتر یکدیگر را جذب می کنند و به هم نزدیکتر می شوند. اما چرا برخی از انسانها هر چه بزرگتر می شوند، بیشتر از هم فاصله می گیرند؟

● چه صبری دارد این آب! دیر جوش می آورد و زیر فشار دیرتر از کوره در می رود.


● بیچاره منیزیم وقتی به اکسیژن می رسد، چشمانش چه برقی می زند! بی آنکه بداند اکسیژن چه خوابی برایش دیده است، با شوق به استقبال دشمن جانش می رود.


برچسب‌ها: از هر دری سخنی
 |+| نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:47  توسط عبدالله جهانتاب  | 
  بالا